جدول جو
جدول جو

معنی او کش - جستجوی لغت در جدول جو

او کش
کسی که آب از چاه می کشد، آبکش برنج
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ کَ دَ)
داو نوبت نرد و شطرنج است و یا نوبت است از بازی و نوبت تیر قماراندازی و از داو کشیدن مراد ظاهراً پرداختن به نوبت است با کشیدن تیر قمار و جز آن
لغت نامه دهخدا
تصویری از اتو کش
تصویر اتو کش
آنکه جامه ها را اتو میکشد و صاف میکند آنکه شغلش اتو کشیدن است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطو کش
تصویر اطو کش
آنکه جامه ها را اتو میکشد و صاف میکند آنکه شغلش اتو کشیدن است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاو کشی
تصویر گاو کشی
عمل و شغل گاو کش
فرهنگ لغت هوشیار
عمل قطع کردن آب شالیزار
فرهنگ گویش مازندرانی
جلبک روی آب
فرهنگ گویش مازندرانی
آب بازی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
آش او
فرهنگ گویش مازندرانی
آن بار، آن دفعه
فرهنگ گویش مازندرانی
دفعه ی اول، بار اول
فرهنگ گویش مازندرانی
بالا رفتن و زیاد شدن سرعت به هنگام تاب بازی، شلنگ تخته
فرهنگ گویش مازندرانی
قلدر، چوب به دست، کسانی که در کار خرید و فروش چوب باشند.، کفشی که از جنس چوب بوده و توسط بندی چرمی در پا مهار شود
فرهنگ گویش مازندرانی
آبکش، از وسایل آشپزخانه که جنس آن معمولا از مس، روی، پلاستیک
فرهنگ گویش مازندرانی